تحقق یک رویا بعد از کابوسهایم

تولد یک فرشته ..

1395/6/14 3:08
نویسنده : باران
639 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته زیبای من دنیا اومد

بزودی همه چیز رو کامل شرح میدم

خدایا شکرت

ممنون از همتون دوستای عزیزم که با من بودید

پینوشت :

عزیزان این روزها اونقدر درگیر دختر کوچولوم هستم که واقعا وقتی برام نمیمونه حصوصا اینکه دست تنها هستم و دخترم کولیک هم داره .

ممنون از ابراز لطف تک تکتون بابت تبریکهایی که گفتید. قول میدم در اولین فرصت از خودم بنویسم و همه چیز رو کامل کامل شرح بدم .

دوستتون دارم و تک تکتون برام مهم هستید و براتون دعا میکنم.

 

پسندها (2)

نظرات (10)

مامان مینو
14 شهریور 95 11:43
خدارو صدهزار مرتبه شکر، ماشاالله لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم
پروین
14 شهریور 95 21:15
سلام باران جون خیلی روزا سر زدم به وبلاگت تا خبری بگیرم.عزیزم خوشحالم قدم نورسیده مبارک باشه .............
مروارید
14 شهریور 95 22:40
عزیزم قدمش مبارک باشه . برا منم دعا کن منم 3 ماه دیگه مونده تا گل پسرم به دنیا بیاد . از الان داریم لحظه شماری میکنیم برا دیدنش . ان شاءالله که همه منتظرا این حس رو تجربه کنن .
الی
15 شهریور 95 8:08
مبارک باشه باران عزیز....هر روز به وبت سر میزدم که ببینم فرشته ت در چه حاله...خدا رو شکر...
سميرا
15 شهریور 95 17:06
سلام من يكي از خواننده هاي وبلاك شما هستم خودمم الان باردارم و بزودي قراره زايمان كنم منم يه دختر كوجولو تو دلم دارم كه خيلي براش بي تابم از اينكه دخترت بدنيا اومده خيلي خوشحال شدم انشاالله كه هميشه سالم باشه عزيزم خوشحال ميشم راجع به تجربه زايمانت برامون بنويسي اخه من خيلي استرس دارم. ممنون
مریم
25 شهریور 95 10:40
سلام عزیزم خداروشکر که بالاخره فرشته کوچولوت رو به سلامتی در آغوش گرفتی.
flora
3 مهر 95 17:45
سلام عزیزم مبارکت باشه من تازه با وبلاگت آشنا شدم و هنوز فرصت نکردم از اول بخونم خیلی خوشحالم که به خیر و خوشی بالاخره مادر شدی و آرزو می کنم که همه آرزومندان این حس خوب رو تجربه کنن و اونایی هم که بچه دارند خدا براشون سالم نگه داره پرحرفی کردم. فقط خواستم بپرسم آخرش علت بارداری های پوچتون چی بود و خودت فکر می کنی غیر از شرایط محیطی که با جابجایی تون حل شد، چه چیزای دیگه ای بود. مثلا کمبود ویتامین دی یا ... من هم متاسفانه دو بار بارداری پوچ رو تجربه کردم و هیچ علتی براش پیدا نشده... منتظر جوابتون هستم
بیتا
8 مهر 95 13:42
عزیزه دلم مبارکت باشه خدا براتون ببخشتش سایتون بالا سرش مستدام باشه. خیلی لحظه ها با خوندن مطالب و سختی هات اشک ریختم ولی خداروشکر خدا در نهایتت خوشحالت کرد .من یه بارداری خارج از رحم داشتم و بعد از اون بچم تو هفته هفت صبا هم داشت ولی یه دفعه مرد و دلم خیلی خیلی غمگین شد برای منم دعا کن عزیزم تا یادم بمونه خدا همیشه کنار ماست و هامونو داره
مارال
11 مهر 95 15:35
سلام مامان خانوم مبارکتون باشه خداوند براتون حفظش کنه ایشالا پس چرا نمیای دیگه بنویسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نسیم خانومـــ♡
20 مهر 95 9:43
سلام ببخشید اسمش چیشد؟؟؟
باران
پاسخ
طنین