جواب آزمایش غیر نرمال
سلام به همه
امیدوارم که خیلی از خواننده های وبلاگم الان که دارن نوشته هامو میخونن تو شکمشون یدونه نخودی داشته باشن و به آرزوشون رسیده باشن.
امروز با پروفسور Michael وقت ملاقات داشتم . جواب آزمایشهای خونی که ماه قبل انجام داده بودیم رسیده بود و باهام تماس گرفتن گفتن دکتر بهتون وقت داده منم که دانشگاه میرم مرخصی گرفتم که صبح برم پیش دکتر بعدش بعد از ظهر هم امتحان آیین نامه داشتم که باید میرفتم سر جلسه . با همسر دیشب سر مسئله ای بحت کرده بودیم و یکم باهم سرسنگین بودیم خلاصه ساعت 10 و نیم وقت داشتیم ولی ساعت 12 رفتیم داخل .
دکتر مثل همیشه خندون بود یه دکتر کپل مهربون با لپ های گلی . از قبل کلی سوال یادداشت کرده بودم که ازش بپرسم سوالهایی مثل اینکه بالاخر من دوره درمان شروع سیکل آی وی اف و غیره کی شروع میشه .
نشستیم دکتر گفت جواب آزمایش هام رسیده دستشون و گفت در آزمایشهای من دو مورد طبیعی نیست که ممکنه علت بارداری پوچ بوده باشه و ازم خواست که دوباره تکرارش کنم . بی اختیار اشکام سرازیر شد . این اولین باری نبود که جلوی دکتری گریم میگرفت خیلی برام پیش اومده از زمانی که دکترهای ایران بهم میفتن این بارداریت هم پوچه یا بعدش که دنبال سقط کردن بودم یازمانی که دنبال علت بارداری های پوچم بودم . از اینکه پیش یه غریبه گریه کنم متنفرم اونم وقتی دکتری که کاملا از یه فرهنگ و زبون دیگست ، همسری هم سرسنگین کلا نقش مجسمه داشت نگام کرد فقط نه دلداریم داد نه بهم دستمال داد و چون زبانش هم خوب نیست در سکوت فقط نگاه میکرد . حرصم گرفته بود . خلاصه خودمو جمع کردم گفتم 4 ساله زندگیمون درگیر این قضیه است و من نمیتونم برای زندگیم اساسی تصمیم بگیرم .هی دکتر سرشو تکون میداد و میگفت میفهمم . بهش گفتم الان من برم این آزمایشو تکرار کنم دوباره تا جواب بیاد و بهم وقت بدن که بیام پیشتون خیلی طول میکشه بنده خدا باهامون اومد به منشی گفت برای 14 اکتبر بهم وقت بده بین مریض کلی تشکر کردم . میگقت این جواب بیاد تصمیم میگیرن که باید چی کار کنن و چه روشی میتونه برامون مفید باشه .جواب آزمایش دی ان ای اسپرم همسر هم خوب بود خداروشکر .
بعدش بدو بدو رفتم امتحان آیین نامه دادم خیلی سخت و طولانی بود ولی قبول شدم ، وقت گرفتم برای امتحان شهر برای هفته بعد . کلا اینجا هر روز اونقدر کار برای انجام دادن هست که نگو .. بعدش هم چون امروز رو کلا مرخصی بودم گفتم بهتره برم آزمایش خون رو هم بدم تا دوباره فردا به خاطر آزمایش خون با تاخیر نرم سرکلاس . کلا امروزکلی کار کردم .
به همسر گفتم از این به بعد برای دکتر رفتن دیگه لازم نیست همراهیم کنه چون حضورش هیچ فایده ای نداره .
راستی آزمایشی که تکرار کردم این بود .
Anticardiolipin antibody
ایشاله دو هفته دیگه با خبر خوب بیام که بگم پروسه درمان شروع شده و انشاله خیلی زود نتیجه بگیریم .
همتونو میبوسم چون میدونم مثل خودم چقدر درد کشیدید و چقدر سخته که این روزهای بدو تجربه کنین . خواهش میکنم اگر بارداریتون موفق پیش رفت بهم خبر بدید که انرژی بگیرم ....