تحقق یک رویا بعد از کابوسهایم

بی صبرانه منتظرم

1393/10/19 13:17
نویسنده : باران
948 بازدید
اشتراک گذاری

امروز یک روز آفتابیه زمستونیه

دیروز برای اولین بار در این زمستون برف دیدیم و من خیلی هیجان زده شدم .. امروز روز تولد حضرت محمد هم هست و من دارم به فردا فکر مبکنم که آیا این بار که وقت دکتر و سونو دارم خداوند بهم عیدی میده یا نه ..

همسر داره غذا درست میکنه همون ماکارونی های معروفش که الحق خیلی خیلی خوشمزه و دلپذیره و من بی صبرانه منتظرم تا درست بشه تا با ترشی هفت بیجاری که درست کردم نوش جان کنم .

این روزها حسابی فکرم مشغول بود و صبر و تحملم رو از دست داده بودم دائم روی علائمی که داشتم حساس شدم و به این فکر میکردم که آیا حالاتم این بار با دفعات قبل تفاوتی داشته یا نه .. آمچول کلگزان رو هر روز روی شکم میزنم این بار بر خلاف قبل اصلا کبود نشدم حالا یا من زیادی ماهر شدم و یا کلگزان کبودی نداره .. بعضی روزها سرگیجه دارم و بعضی شبها غروب به بعد حالت تهوع  دارم خیلی حالم بد میشه و به بو حساس میشم ولم هیچی نمیخواد که بخورم .. حالا نمیدونم اثر داروهاست یا اینکه خبریه .. استخون مچ دست و انگشتامم درد میکنه حسابی فکر میکنم نکنه به خاطر متفورمینه که میخورم یا اینکه منم مثل مژگان یکی از بچه های کلوپ سقط مکرر که 6 بار بارداری پوچ داشت و آخر هم دکترا تشخیص دادن که روماتیسم مقصلی داره منم اونطوریم !! همش فکر میکنم منم مثل شرایگین یکی دیگه از بچه ها که بعد از سومین بارداری پوچش یهو مثل من باردار شد و همه چی عین معجزه براش پیش رفت شاید  در من هم مثل اون معجزه کوچکی اتفاق افتاده ..خلاصه کارم شده فکر و خیال کردن و منتظر شدن برای 20 دی که روز مهمیه برامون اگه معجزه کوچیکمونو ببینیم ...!!

این روزا نزدیک مراسم نامزدی خواهر کوچیکست و من از اونجاییکه از شرایط خودم بی خبرم متاسفانه نمیتونم برای برگزاری مراسم هیچ کمکی به خواهرا بکنم و از این بابت ناراحتم ..شاید فردا اگه همه چی مثبت بود به خواهر بزرگم شرایطمو بگم تا درک کنه چرا در کمک کردن مشارکت نمیکنم آخه هفته قبل با اون همه کار که برای تولد خودم انجام دادم یکم لک دیدم اونم 2 شب پشت هم و تصمیم گرفتم استراحت کنم و کار سنگین نکنم ..

فردا روز مهمیه  روی تخت سونوگرافی میخوابم و شاید بالاخره این جمله رو از دکتر بشنوم : اینم جنین و اینم قلبش و اینم صدای قلبش و من اشک شوق از چشمانم سرازیر بشه ..فقط خدا میدونه منم امیدوار میمونم .....انشاله ..

پسندها (1)

نظرات (0)