تحقق یک رویا بعد از کابوسهایم

اکنون تو با منی ! درمن ..

1394/10/22 1:04
نویسنده : باران
937 بازدید
اشتراک گذاری

دوستان خوب ، خوانندگان دلسوز نوشته هایم :

شمایی که با هر لحظه ناراحتی و درد من درد کشیدید ، اشک ریختید و تنهایم نگذاشتید ، شما که لحظه به لحظه در سختیهایم کنارم بودید ، شما که برای لحظه دیدن قلب جنینم 4 بار ناامید شدید و برای اینکه بتوانم سقط راحتی داشته باشم دست به دعا بودید . شما که با هر امید من امیدوار شدید . صبر کردید ، لحظه شماری کردید ، به من امید دادید مرا تنها نگذاشتید . شما که اکنون تنها و تنهاکسانی هستید که بزرگترین راز زندگی مرا میدانید . آمده ام به تلافی تمام لحظاتی که دلتان با نوشته هایم شکست و ناامیدتان کردم ، به جبران تمام محبت هایتان بهترین خبر عمرم را به شما بدهم .

من باردارم ، یک باردار واقعی و امروز برای اولین بار تپیدن قلب فرشته کوچکم را دیدم . چقدر تند میزد .

چقدر برای دیدن و لمس این لحظه رنج کشیدم .

کلمات یارای نوشتنم نیست تا سر باز زنم شوق سرآمدن انتظار را، تا شرح دهم ظهور این پاکی را، تا برهنه کنم تپش های این قلبم را از حجاب روزهای انتظار، تا بگویم اکنون تو با منی، در من . امروز با چشمان خود دیدم که چگونه قلب کوچکش برای زندگی کردن می تپید .

معجزه باورنکردنی زندگی من ، پدرت برای تپیدن هایت اشک می ریخت و عاشقانه نظاره ات می کرد و من اما مبهوت فقط بارها تکرار کردم باورنمیکنم و از ته دل خندیدم  ! و نگاهت کردم... حال تو اندرون منی و چقدر بهم نزدیکیم معجزه کوچک من .

هورمون های تازه یک هفته قبل از راه رسیده اند ، تحولی در من بوجود آورده اند که گاه احساس می کنم دیگر خودم نیستم و دنیا را همانند قبل نمی بینم . معجزه کوچک من ،ببخش مرا که وجودت را تا به امروز باور نداشتم ولی پدرت از همون روز اول عاشقانه شکمم را لمس میکرد و باتو حرف میزد . چقدر نگرانش بودم که مبادا امروز ناامیدش کنم . هزاران هزار بار شکر پروردگارا.

 افسوس در شهر سیاهی نفس میکشیدم که ذرات دود و غبار آن باعث شد سالها در انتظارت باشم و چهار بار تو را ناباورانه از دست دهم .

پروردگارا امروز در بهترین لحظه زندگیم از تو میخواهم به تمام زنان منتظر سرزمینم امیدی تازه ببخشی ، پروردگارا لذت مادر بودن را از تک تک زنان منتظر سرزمینم دریغ نکن .پروردگارا فرشته کوچک مرا نیز خودت نگاهش دار ، خودت برایش آرامش به این دنیا بیاور، خودت دنیا را  هموار ساز برای این قلب کوچک و تپش های زندگی بخش آن...فرشته کوچکم دستان خدا هماره در دستانت...

پی نوشت :

دوستان عزیزم از اینکه اومدید و نوشته ای از من نبود منو ببخشید ، من بی تقصیرم بین ایران و کانادا 8 ساعت و نیم اختلاف ساعت هست الان تنها یک ساعته که اومدیم خونه و گفتم اول از همه به شما خوبان خبر بدم . دوستون دارم .

بعد نوشت: ممنون از لطف تک تکتون ، مرسی بابت تبریکها امیدوارم همتون به خواسته هاتون برسید . حتما باز هم خواهم نوشت ...


پسندها (6)

نظرات (13)

مارال
22 دی 94 8:16
امید یعنی فراموش کن طوفان سخت دیشب را ونگاه کن خورشید امروز را چه زیبا لبخند میزند… يك صبح زيبا يك روز زيبا يك خاطره زيبا يك لبخند زيبا چه زیباست اگر لطافت لبخند شکوفه را لطف آن خدایی بدانیم که هنوز از انسان نومید نیست سلام عزیزم . اکنون تو با منی و در من ، با خواندن تیتر به این قشنگی بدنم لرزید و تمام صورتم خیس اشک شد. خط به خط مطلب آخرت رو با چشمان تار از اشک خوندم و از خدا تشکر کردم که باز هم امیدی رو از درگاهش ناامید نکرد. چه روز قشنگی است امروزم که با این خبر به این خوبی و قشنگی شروع شد و چه انتظار قشنگی است این انتظار برای شما که وقتی معجزه خداوند درون وجودتون هر روز بیشتر از قبل رشد میکنه و خوش رو به شما نشون میده . منم بعد از دو تا سقط وقتی تکونای قلبش رو در مانیتور دیدم باورم نمی شد و حالاکه هفته 16 بارداری ام تموم شد و حتی تکونای خفیفی رو حس میکنم خودم رو یه مادر خوشبخت میبینم . برای دعاهای قشنگ این مطلبت آمین گفتم و تمام حس های قشنگ مادرانه رو براتون از صمیم قلب آرزو میکنم . خیلی خیلی مواظب خودت و معجزه درونت باش . فقط یه قولی بدین که تا اخر بارداری تون بازم مطلب بذارین. من تهرانم و امروز با شوق وب شما لب تاپ رو روشن کردم فقط خواستم بدونین اینجا هم کسی هست که از راه دورگرچه ناشناس ولی خوشی و خوشحالی دل هموطنش براش مهمه (ببخشید فکر کنم انشا نوشتم بخدا از خوشحالیه فقط)
سحر
22 دی 94 9:11
سلام عززززززیزم.نمیدونم چقدر خوشحالم کردی،نمیدونم باور میکنی یا نه که با خوندن این پستت قطرات اشک بی اختیار از چشمانم جاری شد.دوست خوبم امیدوارم 8ماه باقیمانده رو به خوبی طی کنی.واسه ما هم دعا کن و همینطور زود زود بیا و از خودت بگو.می بوسمت و خییییییییلی مبارک تو و همسرت باشه
mamaneli
22 دی 94 9:16
هورااااا خدا رو شکر دوستم خیلی برات خوشحالم خیلی وقته خواننده دبلاگت بودم عزیزم واقعا خوشحال شدم.
مریم
22 دی 94 9:42
سلام عزیز دلم خدارو صد هزار بار شکر انگار بهترین خبر رو برای خودم شنیدم ان شاء الله بارداری خوب و بی دردسری داشته باشی خانمی .
س.s.سایه
22 دی 94 9:57
وااااااااای عزیزم.بارانم الان بقدری خوشحالم ک با خوندن سطر ب سطر نوشته ات اشک شوق ریختم.از دیشب منتظرم ک امروز بیامو خوشحالیتو ببینم.دلم روشن بود از وجود چیزی ک بهت ارامش میده.خدا رو صدهزار مرتبه شکر....انگار امیدی برای خودم بود ک بتونم این لحظه رو درک کنم.از صمیم قلبم براتون خوشحالم.برای وجود همسری ک تمام این سالها با صبر کنارتون بود و امیدی که ناامید نشد
مامان ایلین
22 دی 94 12:38
خدا را هزاران مرتبه شکر که به خواسته ات رسیدی
سمانه
22 دی 94 13:12
خیلی خیلی تبریک ...انشالله همیشه شاد باشید ..و به امید روزهای خوشتر ...مراقب خودت باش
Ray
22 دی 94 16:17
Tabriiiiiiiik;
ستاره
22 دی 94 16:56
اشک به چشمهام امد . الهی هیچ زنی در حسرت مادر شدن نماند. خیلی برات خوشحالم عزیزم . خدا را هزاران بار شکر
خ
23 دی 94 20:33
عزیزم چقدر خوشحال شدم الهی هزاران مرتبه شکر سجده شکر یادت نره معجزه خدا توی دلت هست منتظر عکسش هستیم
سوری
24 دی 94 8:16
خیلی خوشحال شدم واس تجربه این حس قشنگ.ماراهم دعاکن
مامانی و بابایی
24 دی 94 12:38
تبریک میگم مامان باران وای که چقدر خوشحالمون کردی خدایا شکرت ممنون از معجزه ات. وقتی دیدم که نوشتی باردارم، دوباره برگشتم و جملات رو خوندم باورم نمیشد. الان که باورم شد خیلی ذوق کردم درک میکنم الان چه حسی داری مواظب خودت باش الان که خدا خواسته مادر بشی تا جایی که میتونی حواست رو جمع کن و مرتب زیر نظر دکتر باش باز هم منتظر خبرهای خوبتان هستم
ناه ناه
12 بهمن 94 12:27
واقعا و از ته دلم براتون شادم خیلیییییییییییییییییییی خوشحالم و بهتون تبریک میگم امیدوارم همیشه شاد باشین و خدا نی نی کوچولوتونو براتون نگه داره امیییییییییییییییییییییییییییین