روزهای امید و انتظار

بعد از 2 ماه دکتر بهم یسری آزمایش داد که برم انجام بدم یسری ازمایشات ژنتیکی و ازمایش مربوط به انعقاد خون و ازمایش کاریوتایپ برای من و همسر.رفتم ازمایشها رو انجام دادم 2 ماه بعد جوابش اماده بود همه چی اوکی بود فقط مشخص شده بود که علت بارداریهای پوچ من به خاطر لخته شدن خونم در جریان بارداری بوده که اگه در بارداریهای قبلی  آمپول هپارین یا سلکسان میزدم مشکلی پیش نمیومده و خونمو رقیق میکرده و به جنین از طریق جفت خون میرسیده و در اون صورت بارداری موفقی میداشتم اما دریغ.....

دکتر بهمون اجازه بارداری داد اینبار هر شب باید فولیک اسید 5 میخوردم واسپرین و هفته ای یکی ویتامین دی و البته متفورمین .. چند ماه اقدام کردم تا اینکه حدودا مرداد بود که متوجه شدم برای پرونده مهاجرتی که سال 2010 باز کرده بودیم قراره بهمون برای شهریور تاریخ بدن که بریم استانبول مصاحبه ما تصمیم گرفتیم این 2 ماه رو بیخیال اقدام شیم تا بریم مصاحبه چون باید در بارداری بعدیم هرروز آمپول میزدم و ترسیدم اگه باردار شم با دکتر اجازه پرواز هوایی بهمون نده یا فرودگاه به دارویی که باید ببریم گیر بده یا خدای نکرده خونریزی کنم و هزار چیز دیگه همینطور منتظر شدیم و روزها رو از دست دادیم ولی خبری نشد تا اینکه شهریور با پیگیری های ما سفارت دوباره بهمون ایمیل داد که باز باید صبر کنیم و مشخص نیست کی بهمون تاریخ مصاحبه میدن  ..ما به این نتیجه رسیدیم که کار خودمونو بکنیم چون کار سفارت حساب و کتاب نداره بیخودی از زندگیمون نمونیم ..خیلی وقت بود که زیر دلم سمت چپ توی ناحیه تخمدان درد داشتم هر سری که دکتر سونو میکرد میگفت چییزی نیست ولی من باز هم درد داشتم . دکتر گفت قبل از بارداری بعدیت باید تکلیف این دردت روشن بشه یه سری کامل برام سونو از رحم و مثانه و کلیه نوشت و سی تی اسکن از شکم به پایین تا جواب این آزمایشها هم مشخص بشه باز ما 2 ماه دیگه رو از دست داده بودیم تا جواب سی تی اسکن بیاد که خدارو شکر همه چیز اوکی بود و چیزی در جوابها دیده نشد دکتر گفت احتمالا از عوارض کورتاژه که هر ماه درد دارم و یا شاید بخاطر ازاد شدن تخمک .. 3ماه مهر و ابان و اذر 92 هر ماه اقدام کردیم ولی اشتباهمون توی این بود که از روز 9 پریودی شروع به اقدام میکردیم تا 14 نگو از 12 پریودی تا حدودای 20 باید یه شب درمیون اقدام میکردیم خلاصه توی این 3 ماه خبری نشد تا اینکه اذر رفتم دکتر سونو کرد گفت تخمدان سمت راست یه کیست دارم که باید 1 ماه یاسمین بخورم تا از بین بره بعد ماه بعدش بهم داروی تحریک تخمدان بده چون برای بارداری عجله دارم وگرنه خودم فولیکوول غالب هرماه دارم .. دی ماه 92 رفتم دکتر سونو کرد خواست بهم آمپول فوستیمون و پروژسترون بده ولی من به دکتر گفتم چون سری های قبل طبیعی باردار شدم دوست دارم اینبار هم تقریبا طبیعی باشه یه داروی ضعیف تر بهم بده که بهم کلومفین داد و آمپول اچ سی جی و قرص استرادیول و همینطور بوفاستون ، اسید فولیک و اسپرین هم که سرجای خودش هر روز باید بخورم گفت به محض باردار شدن باید بیای مطب تا برات سلکسان تجویز کنم .. امروز اولین روز نزدیکیمون بود بعد از زدن آمپول اچ سی جی چون 3 تا فولیکول خوشگل داشتم 19-21-23 میلی متری که ممکنه چند قلو هم باردار بشم ..راضیم به رضای خداوند امروز نمیدونم چرا یه حسی بهم میگفت خاطراتمو یه جا ثبت کنم ..دوست داشتم بنویسم و الان 4-5 ساعته که دارم مینویسم ..دوست دارم خاطرات بارداری بعدیم سرشار باشه از شادی و خنده و سلامتی .. یه حس خوبی دارم احساس میکنم این ماه بعد از 2 سال تلاش پی دی پی بالاخره نتیجه میگیرم  و دیگه بارداریم پوچ نخواهد بود .. توکل به خدا ، هرچی اون برام صلاح بدونه خوبه .. مهتا که نی نی شو همزمان با من توی فروردین سقط کرد اسفند زایمان میکنه چون 2 ماه بعد خداروشکر حامله شد و آرزو اون یکی دوستام که 2 سال بود منتظر بود هفته دیگه نی نیشو توی اغوشش میگیره .. از خدای مهربون میخوام به حق بزرگی و مهربونیش دامن همه منتظرا رو سبز کنه و همه منتظرا رو از انتظار در بیاره که خیلی سخته ...